(نقش اسلام و روحانیون و سخنانی از روشنفکران)
با درود و عرض ادب و احترام خدمت دوستان گرامیم
. سخنانی از روشنفکران در مورد اسلام و
روحانیون که تا این زمان دست از سر ما بر نداشته
اند .
ایرانیان که هزار و چهارصد سال زیر زنجیر بندگی
و طوق عبودیت و بردگی و سلسله اسارت عرب
تازی
بوده اند و از بیم تکفیر علما و خوف کلمه ارتداد . تن به دین اسلام داده اند می
باید از این
کابوس
مرگ بار بیدار شوند و خود را از یوغ خرافات تازیان رها سازند.
بدبختی و سرشکستگی ایرانیان همواره باعث بانیش
کهنه پرستی و جهل و خرافات بوده و مایه و
علت
اصلی این بیماری و بدبختی و عقب افتادگی مذهب بوده در جامعه ایران .
( درهرکجا گرگسها
لانه گیرند کبوتران پرواز نمی اموزند زیرا که کبوتران با نخستین پرواز برای
رهائی و ازادی در چنگال کرکسها
اسیر میگردند )
به قول روشنفکران ان دوره که بارها میگفتند ( از طایفه اخوند و ملا
بر حذر باش که اگر دوست
باشند مالت را می خواهند اگر دشمن
شوند خونت را می خورند و هیچ چیز وقیح تر از این نیست
که کسی ادعا کند که ملایان ازادی
طلب و یا ازادی خواه بوده و هستند )
هر کس پای صحبتهای اخوندیسم نشیند به مانند این
است که آش خورد گرسنه و پریشان و فقیر و
سرگردان
ماند. ما به روشنی میدانیم که هر ملایی و اصولا اکثریت جامعه جاهل و اسلام زده
ایران
در
پیرامون بهشت و دوزخ با یک دلبستگی بیمار گونه به افسانه های ابلهانه عربی بدوی
اعتقاد
دارند و
این اباطیل پوچ و بیهوده را به طور روزمره بازگو می کنند .
یکی از روشنگران دوران قاجاریه به حالت طنز
دلنگیز مینویسد. ( علمای
ما جغرافیای اسمان را
وجب به وجب میدانند و جمیع کوچه
ها و خانه های شهر جابلسا و جابلقا را نقشه بر داشته اند اما
از جغرافیای زمینی هیچ خبر ندارند . حتا شهر و
دهات خودشان را مطلع نیستند و تاریخ جان به
جان و اسامی ملائک سموات و ارضین و هر چه در اتی
واقع خواهد شد همه را خوب میدانند. اما
از تاریخ ملت خودشان یا ملل دیگر اصلا به گوششان
چیزی نرسیده و نمی دانند علت ترقی و تنزل
امم دنیا در هر زمان چه بوده است ؟ سبحان الله
من جهل الجهلائ ) جالب اینکه هر کس عاقبت
میمیرد
و اصولا لزومی ندارد که ملایان بطور مداوم و مستمر بر روی منابر زندگی را در نظر
مردمان بی معنی و بی مقصود جلوه دهند اما خود در
ناز و نعمت بسر میبرند.
هر گاه بخواهیم کیفیت دین و ائین مسلمانان این عصر را با عصر حضرت محمد مرتبت
موازنت کنیم ابدا مشابهت ندارد و بکلی اسلام از
صورت اصلی و قیافه اولیه خودش به
مهیب و شکل عجیب و غریب بر گشته است که اسباب
حیرت عقول و نفرت طبایع و
وحشت بیش ازاندازه و کراهت جبلت و فطرت هر کس
شده با کارهایی که علما و روحانیون
کرده اند میشه تصور کرد که اگر این چیزی که خود
اسلام در کتابهایش به کرات اورده است
و دین اسلام را به مانند دختر چهارده ساله ای
میدانند ولی حتا اگر این را باور کنیم حال به
وسیله روحانیت این دین عزیز را برانداز کنیم به
مانند این است که این دختر چهارده ساله
به یکباره و یک شبه میشود دختر هشتاد ساله و
افسرده و چین و چروک خورده که از روی
چون گل و یاسمین بدل به مشتی کرچ و چین شده و ان
قد سرو اسا چون کمان دوتا و فقرات
پشتش از هم خزیده مانند سنگ پشت خمیده ان لطافت
و حسن و رشاقت جمال و کیاست به
کثافت
وحماقت و زشتی و خرافات و سستی وکسالت تبدیل یافته و ان جذبه جلال و عنج
و دلال و کمال مال به نفرت و گدائی و ذلت و
بینوایی منتقل شده است و امت اسلامی امروز
ارذل و اذل (پست تر وخوارتر) از تمام امم و ملل
و مذاهب و مخل عالم است.
خوب سخنانی از صادق هدایت در مورد
اسلام چهارده ساله که به ما ایرانیها هدیه کرد
( ما که عادت
نداشتیم دخترانمان را زنده به گور کنیم ما برای خودمان تمدن و ثروت و
ازادی و ابادی داشتیم و فقر را
فخر نمیدانستیم همه اینها را از ما گرفتند و بجاش فقرو
پشیمانی و مرده پرستی و گریه و
گدائی وتا سف و اطاعت از خدای غدار و قهار و اداب
کونشوئی و خلا رفتن برایمان
اوردند همه چیزشان امیخته با کثافت و پستی و سود پرستی و
بی ذوقی و مرگ و بدبختی است. چرا ریختشان غمناک و موزی
است و شعرشان چوس ناله
است چونکه با ندبه و زوزه و پرستش
اموات همش سرو کار دارند. برای عرب سوسمار
خوری که چندین صدسال پیش به طمع
خلافت ترکیده زنده ها باید به سرشان لجن بمالند و
مرگ و زاری کنند. در مسجد
مسلمانان اولین برخورد با بوی گند خلاست که گویا وسیله
تبلیغ برای عبادتشان و جلب کفار
است تا به اصول این مذهب خو بگیرند .بعد این حوض
کثیفیه دست و پای چرکین خودشان را
در ان میشویند و به اهنگ نعره موذن روی زیلوی
خاک الود خودشان دولا و راست
میشوند و برای خدای خونخوارشان ورد و افسون میخوانند.
عید قربان مسلمانان با کشتار
گوسفندان و وحشت وکثافت و شکنجه جانوران برای خدای
مهربان و بخشایشگر است خدای جهودی
انها قهار و جبار و کین توز است و همش دستور
کشتن و چاپیدن مردمان را میدهد و
پیش از روز رستاخیز حضرت صاحب را میفرستد تا حسابی
دخل امتش را بیاورد و انقدر از
انها قتل عام کند که تا زانوی اسبش در خون موج بزند.
تازه مسلمان مومن کسی است که به
امید لذتهای موهوم و شهواتی و شکم پرستی ان دنیا با فقر
وفلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و
نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد.
همش زیر سلطه اموات زندگی میکنند
و مردمان زنده امروز از قوانین شوم هزاروچهارصد
سال پیش تبعیت میکنند کاری که پست
ترین جانوران نمیکنند. عوض اینکه به مسائل فکری
و فلسفی و هنری بپردازند کارشان
این است که از صبح تا شام راجع به شک میان دو و سه
استعامنه قلیله و کثیره بحث کنند.
این مذهب برای یک وجب پایین تنه از عقب و جلو ساخته
شده و پرداخته شده.انگار که پیش
از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سرقدم میرفت
خدا اخرین فرستاده خود را مامور
اصلاح این امور کرده تمام فلسفه اسلام روی نجاسات بنا
شده اگر پائین تنه را از ان حذف
کنیم اسلام روی هم میغلتد و دیگر مفهومی ندارد.بعد علمای
این دین مجبورند از صبح تا شام با
زبان ساختگی عربی سروکله بزنند سجع و قافیه های بی
معنی و پر طمطرق برای اغفال مردم
بسازند و یا تحویل بدهند.
سرتا سر ممالکی را که فتح کردند
مردمش را به خاک سیاه نشاندند و به نکبت و جهل وتعصب
و فقر و جاسوسی و دوروئی و دزدی و
چاپلوسی و کون اخوند لیسی مبتلا کردند و سرزمینش
را به شکل برهوت در اوردند. اما
مثل عصای موسی که مبدل به اژدها شد و خود موسی از ان
ترسید این اژدهای هفتاد سر هم
دارد این دنیا را میبلعد.همین روزی پنج بار دو لا راست شدن
جلو قادر متعال که باید بزبان عربی او را هجی کرد کافی است تا ادم را
تو سری خور و ذلیل
و پست و بی همه چیز بار بیاورد.
مگر برای ما چه اوردند؟معجون دل به هم زنی از ارا و
عقاید متضادی که از مذاهب و ادیان
و خرافات پیشین هول هولکی و هضم نکرده استراق و
بی تناسب بهم در امیخته شده است
دشمن ذوقیات حقیقی ادمی و احکام ان مخالف با هر گونه
ترقی و تعالی اقوام ملل است و به
ضرب شمشیر به مردم زوزچیان کرده اند. یعنی شمشیر
بران و کاسه گدائی است یا خراج و
جزیه به بیت المال مسلمین بپردازید یا سرتان را میبریم
هر چه پول و جواهر داشتیم چاپیدند
اثار هنری ما را از بین بردند و هنوز هم دست بردار نیستند
هر جا رفتند همین کار را کردند )***
( نگارنده شیرزاد
صفری )