فرزاد صفایی، دانشجویی بهایی اهل اهواز که پس از هشت ترم درس خواندن به دلیل مذهبش از دانشگاه آزاد اهواز اواخر اردبیهشت ماه اخراج شده است گفت «من از سوی حراست دانشگاه در حالی که ترم دیگر فارغ التحصیل می شدم اخراج شدم.
در تمام طول چهار سال درس خواندن حتی از همکلاسیها و اساتیدم مذهبم را پنهان کردم.
تا مبادا جلوی درس خواندنم گرفته شود اما به یک باره از سوی دانشگاه به دلیل اعتقادات شخصیام حذف شدم.»
فرزاد صفایی دانشجو وروردی ۱۳۹۲ در مقطع کارشناسی پیوسته رشته متالوژی صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بوده در پاسخ به این سوال که چطور از اخراج خود مطلع شده است گفت: «یک روز متوجه شدم که نمیتوانم وارد سایت دانشگاه برای حذف و اضافه درسهایم بشوم. به حراست دانشگاه مراجعه کردم.
راستش بر اساس تجربه دیگر دانشجویان بهایی اخراج شده متوجه شدم جریان چیست اما هنوز هم امیدوارم بودم که اشتباهی شده، مسوول حراست دانشگاه در ابتدا گفت چرا مشخصاتم را در فرم ثبت نام درست ننوشتم. گفتم که همه چیزها را درست نوشتم.
بعد فرم را جلویم گذاشت و گفت یک بار بخوان. خواندم و فرم را برگرداندم. گفت مطمئنی همه چیز را درست نوشتی.
گفتم مطمئنم. گفت چطور است که یک بار از اول با هم بخوانیم. بعد وقتی به بند یازده فرم که مربوط به مذهب است رسید، گفت اطلاعاتت اینجا درست است؟
گفتم گزینه مذهبی من در این فرم قید نشده، هیچ کدام از مذاهب قید شده گزینه مورد نظر من نیست.
گفت الان مذهبت را اضافه کن. من هم همان جا کنار گزینه های مذاهب در یک مربع مذهبم را نوشتم.»
فرزاد صفایی ادامه داد: «مسوول حراست پس از اینکه من گزینه بهایی را اضافه کردم. گفت وقتی شما میدانی که بهاییان در ایران حق تحصیل ندارند.
چرا از اول ثبت نام در دانشگاه کردی؟ گفت مثل ماشینی هستی که میخواهد با بنزین اندک رانندگی کند، میدانستی که وسط راه میمانی. وضعیت من را با ماشین و بنزین مقایسه کرد.
من گفتم اولین کلاس دانشگاه که شروع شد، رفتم روی یکی از صندلیهای ردیف اول کلاس نشستم، پایم را محکم روی زمین کوبیدم و به خودم گفتم شاید یه روزی از این صندلی بلندت کردند.
بله من میدانستم شاید یک روزی به خاطر مذهبم تحصیلم به خطر بیافتد.»
صفایی در ادامه گفت: «به آقای مسوول گفتم شما هم جوان بودید و آرزو داشتید و مطمئنا برای آرزویتان تلاش کردید.
من هم برای آرزویم تلاش کردم. یک سال پشت کنکور بودم و درس خواندم چون میخواستم من هم یک روز مثل بقیه دوستانم وارد دانشگاه شوم.
دوست داشتم مهندس شوم و در رشتهای هم که دوست داشتم قبول شدم و چهار سال درس خواندم. حالا شما میخواهید به من مدرک ندهید اشکالی ندارد.»
این دانشجویی اخراج شده بهایی با اظهار اینکه «هیچ وقت عقیدهام را در فرم دانشگاه تغییر نمیدهم.» گفت: «به مسوول حراست گفتم اگر شما از همان روز اول میپرسیدی بهایی هستم جوابم بله بود و الان هم هست اما من هم مثل جوانهای دیگر آرزو داشتم وارد دانشگاه شوم و پشت نیمکتهای دانشگاه درس بخوانم.
شما به خاطر مذهبم این حق را از من میگیرید.»
این دانشجویی رشته مهندسی در پاسخ به این سوال که آیا او در دانشگاه تبلیغ دین بهاییت را میکرده است، گفت: «هرگز. هیچ کس نه همکلاسیها و نه اساتیدم نمیدانستند که من بهاییم. چون نمیخواستم جلوی درس خواندنم گرفته شود. حتی در بیرون از دانشگاه هم تبلیغ نکردم.»
فرزاد صفایی با اظهار اینکه همکلاسیها و استادانش از اخراج او متاثر شدهاند، گفت: «وقتی در صفحه اینستاگرامم خبر اخراجم را گذاشتم، بسیاری از استادها و همکلاسیهایم تعجب کرده بودند و برایشان سوال شده بود که چرا یک نفر که عقیدهاش با ما فرق می کند باید از درس خواندن محروم شود و همدردی کرده بودند.»
بر اساس بند سوم مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده در اسفند ماه ۱۳۶۹ که به تایید علی خامنهای، رهبر ایران رسیده،آمده است: «در دانشگاهها چه در ورود و چه در حین تحصیل چنانچه احراز شد بهاییاند از دانشگاه محروم شوند.» ممانعت از تحصیل پس از کنکور و یا اخراج پس از ورود به دانشگاه که از سوی حراست دانشگاهها و سازمان سنجش اتفاق میافتد به پشتوانه این مصوبه که به امضای رهبری رسیده است اتفاق میافتد