نقش تئوری سینهای وزارت اطلاعات در براه انداختن جنبش سبزبرای خنثی کردن اپوزسیون
با درود و عرض ادب خدمت همه دوستان و مبارزین داخل و خارج از کشور اینبار میخواهم نقش تئوری سنهای
وزارت
اطلاعات در براه انداختن جنبش سبز برای خنثی کردن اپوزسیون داخل و خارج از کشور که
سعی در بر
اندازی جمهوری اسلامی را داشتند مواردی بنویسم
که هر انسان عاقلی اگر کمی بیندیشد میتواند دقیقا بر این
اسرار بیشتر تحقیق کرده و طبق سند های موجود به این مهم دست یابد .
و خود را فریب سیستم وزارت اطلاعات
که با زیرکی کامل وبا نکته سنجی وموارد فوق
بتواند اپوزسیون رادگر گون کرده که علاوه بر خنثی کردن اپوزسیون
او را همراه خود کرده تا جاییکه اپوزسیون بر
انداز تبدیل به اپوزسیون جا انداز(یعنی تثبیت کامل جمهوری اسلامی)
میشوند تا جاییکه میبینیم کسانیکه تا دیروز پرچم
شیروخورشید نشان که نشان از براندازی بوده امروز جای خود را
به خالی بودن پرچم یا تیکه پارچه سبزی می شود
کسانی که هر روز به شوق ازادی ایران در مدیاها هر روز برای
نجات مردم از هم سبقت میگرفتند و برای اگاهی
رسانی به ملت ایران دست و پا میزدند امروز خواسته یا ناخواسته
تبدیل به نیروی جا انداز میشوند خوب اگر کمی به
عقب برگردیم میبینیم اشخاصی تحت عنوان مدیر یا استاد دانشگاه
بعد از سال 88 تازی که مردم به خیابان اومده
بودند و هزارن تن کشته شدند عواملی به خارج از ایران اومدند که
تقریبا همه یک صدا و با انسجام دقیقی شروع به
فعالیت کردند و شوربختانه اپوزسیون بر انداز هم به انها پیوسته
و قدرت خود را تثبیت تر کردند و این موجب شد تا
جمهوری اسلامی محکمتر از سالهای قبل بتواند کار کند.
اشخاصی که دیروز خود در راس جمهوری اسلامی
فعالیت میکردند و باعث بوجود امدن بسیج و سپاه پاسداران
شدند امروزه یکباره میبینیم که این موج جدید
ازادی خواه شده و دم از دمکراسی و حقوق بشر میزنند و با دستبند
سبز همواره در تمام مدیاها حضور به هم رسانده و تقریبا
همه یک حرف یا کمی اینور یا اونور تر ولی هدف همه
یکی . مثال (اکبر گنجی.محسن سازگارا.محسن
کدیور)جالب این است که اینها در بوجود اوردن جمهوری اسلامی
نقش بسیاری داشته اند چگونه میشود امروز دایه
ازادی و برابری را میزنند؟اخوند کدیور هنوز عمامه به سر دارد
چگونه با مذهب میشود به جنگ مذهب اسلامی رفت؟یا
اکبر گنجی که خود یکی از پدید اورندگان سپاه پاسداران بوده
چگونه میتواندیامیخواهد همین سپاه را براندازی
کند؟ایا چاقو دست خود را میبرد؟حال میرسیم به تز وزارت اطلاعات
همه میدانیم که تئورسینهای جمهوری اسلامی هم
خیلی باهوش هستند و هم زیرک و نکته سنج میدانند که چگونه با
لغات بازی کرده و به نفع خود استفاده ببرند در
اول شورش 57 همه تقریبا میدانیم که تئورسنهای خمینی گوسپندانی
را سر میبریدند و ان را کفن کرده و بین مردم
میچرخاندند یا مردگانی که به هر دلیلی فوت کرده بودند الله اکبر کنان
بین مردم شایع میپراکندند که شاه این شخص را
کشته مردم ساده دل هم از همه جا بیخبر شایعه را باور کرده و
و گوش به گوش میکردند و باعث شلوغی بیشتر
میشدند.حال وزارت اطلاعات میبیند دیگر با حلوا حلوا کردن دهن
کسی شیرین نمیشه وارد فاز جدیدی میشود و اینم
علم کردن جنبش سبز میشود که مردم را هم به پای صندوق رای
اورده باشند وهم به دنیا نشون بدن که جمهوری
اسلامی هنوز خریدار دارد هم در موقع استراری بتواند از این کار
استفاده ببرند و برای خراب کردن اپوزسیون خارج
از کشور هم تکلیفی معین کند برای سود خویش. پس احتیاج به
یک سیستم خوب و دقیق برای این کار داشت و این هم
اوردن شخصی به نام میر حسین موسوی به کاندیدای ریاست
جمهوری بود چون خود شخص موسوی یکی از مهرهای
جمهوری اسلامی هست پس میشود به این اعتمادکرد چون
این شخص در سال 60 تا67 که خود نخست وزیر خمینی
جلاد بود در سرکوبی مخالفان دست داشته و دستور کشتار
هم میدهد و حتی در روزنامه اتریشی که سندش هم
موجود است محکوم میکند مخالفین جمهوری اسلامی را و به
صراحت میگوید ما هیچ رحمی به مخالفان هم
نمیکنیم.خوب مردم را به پای صندوقهای رای می اورد و بعد هم که با
زیرکی رای مردم را ناخوانده و کسی دیگر را رئیس
جمهور به مردم غالب میکند مردم هم شلوغ میکنند و به خیابان
می ایند خیلیها دستگیر میشوند و حتا مورد تجاوز
جنسی قرار و این فیلم هم به نمایش میگذارند چرا؟اولا تا به مردم
بفهماند که اگرکسی به خیابان بیاید بهش
تجاوزمیشود مبادا بیایید خیابان که سر از کهریزک در می اورید.دوم اینکه
قدرت خودش را به مردم تثبیت کند که ما میتوانیم
برای اسلام هر کاری انجام بدیم و ازهر کاری هم ممانعت و شفقت
نداریم و دنیا هم در مقابل کار ما حرفی
نمیزنند.این تز دقیقا مورد اجرا گذاشته شد و دیدیم که همه دنیا مدتی حرف
زدند و یکباره همه سکوت کردند حال تز بعدیش
اوردن گروهی به نام استاد دانشگاه به خارج از کشور برای اینکه
نیروهای بر انداز را به جا انداز تبدیل کند این
گروه هیچوقت کمبود جا . کار. درامد. ندارند و کسی هم نمیداند از کجا
درامد کسب میکنند و چگونه به سرتاسر دنیا بدونه
هیچ مشکلی مسافرت میکنند و حتی انعام به نام حقوق بشر هم
میگیرند(اکبر گنج 500 هزار دلار)این اشخاص به
خارج می ایند و فعالیت خود را برای خنثی کردن اپوزسیون خارج
از کشور را شروع میکنند و اختلافها را دامن
میزنند و تا حدی هم موفق میشوند که اپوزسیون را انحلال دهند تا ان
جا که حتی شاهزاده محبوب مردم میبینیم دستبند
سبز به دست کرده و پای مدیاها سخنرانی میکند اما شاهزاده که با
هوش و زیرک بود سیستمی را بوجود اورد به نام سبز
برانداز که ما سبز مردمی هستیم ولی براندازیم نه موسوی
بلکه همه سیستم ولایت فقیه را در بر دارد و این
کار وزارت اطلاعات را سخت تر کرد.اما این گروه جا انداز سمینار
گذاشته با دولتهای خارجی مذاکره کرده و گروهی را
روزی در استکهلم روزی در واشنگتن جمع اوری کرده و سخن
ازحقوق بشرمی اندازند این اشخاص کی هستند؟ایا
نوری زاده که غیر قابل اعتماد است یا خانم فاطمه حقیقت جور
که برای
برداشتن تحریمها به امریکایها وعده وعید میدهد و به صراحت میگوید باید به خامنه ای
فرست داد میشود
اعتماد
کرد ؟ وایا اینها دارای هویتی نباید باشند؟ یعنی نباید اعلام موضع کنند؟ ایا پرچمی
نباید سرمیزخود بگذارند؟
اینها از طرف کدوم مردم و با رای کدوم مردم دم
از رهبران سبز یا مردم میزنند؟ وقتیکه پول به اینها میرسید همه
دیدیم که چگونه مردم را دور خود جمع کرده ولی
بعد از این ایا توانستند چند تن هم بدور خود جمع کنند؟ کجا رفتند
اون چند هزار تنی که در امریکا دور هم بودند و
دستبند سبز یا پرچم سبز داشتند؟چرا نشانی از اینها دیگر نمیبینیم؟
باید دقیقتر به این نظاره کرده و درست تر بی
اندیشیم اگر کمی منصف باشیم میبینیم وطن پرستانی چون شاهزاده
شهریار علیرضا پهلوی یا شهرام همایون که همیشه و
همواره سعی در اگاهی رساندن مردم هستند همیشه یک راه
را انتخاب کرده و یک سو میروند و همینجا من
بهشون درود فراوان دارم باشد که در این مهم سربلند بیرون اییم
ولی
نمیدانم در فردای ازادی ایران با این همه خرابی و ویرانی چگونه باید کنار اومد
به قول پدر ایران زمین رضا
شاه پهلوی روانشاد که در کتاب خود سفر به
مازندران میگوید هر ابادی یا هر زمین متروکه را میشود
ساخت ولی
با ذهن خراب و متروکه چه باید کرد؟هر
کارخانه هر زمین را میشود اصلاح کرد اما با اخلاق فاسد یک نسل و یک
جامعه چه باید کرد؟حال جمهوری اسلامی این همه فساد که همه گواه بر
ان داریم و میبینیم بوجود اورده این همه بی
احترامی و فساد و هزاران چیز دیگر را چگونه
میشود از ایران رست؟بیاید همه به ایران فقط به ایران بی اندیشیم و
کشور خود را خود بسازیم دیگر فریب این دقلکاران
ومدیاهایی چون بی بی سی و...یا شبکه تازه تاسیس شده نوری
زاده که مشخص نیست کدام ور است و به گفته خود که
ولیعهد عربستان کمک مالی رسانده و این شبکه را تاسیس
کرده همه میدانیم عربستان جزو دشمنان سوگند
خورده ایران و ایرانیست دارد برای ما ازادی ایران را به ارمغان
می اور؟.ما باید با تکیه فقط و فقط خودمون یعنی
مردم خودمون همین رو بس ایران رو ازاد کرده و برای سرنوشت
کشورمون هم متکی به خودمون بشویم نه به بیگانه
چون خیلیها میگویند که تا امریکا و انگلیس و... چراغ سبز
نشون ندهند نمیتوانیم به ایران بر گردیم اما
نمیدونند که همین امریکا و انگلیس بود که چراغ سبز نشون دادند و من
و شما را به این حال انداختند. این شعر زیبا هم تقدیم همه دوستانم
ای جان
ِجهان بی تو کسان آب ننوشند************نابافته از خون ِ جگر جامه نپوشند
بنما
رخ ِجانرنگ ِگلابت که درین شهر************بس دلشدگان از غم ِ تو ناله فروشند
عشّاق
که بام ِ رَقَم ِ عشق نهادند*************در سایه ِ سرو ِ تو کنون خانه بدوشند
در
حسرت ِخودسوختن از داغِ دهانت**********یک هاهمه چشمند ودگرها همه گوشند
بر
ساقه ِ اندام ِ تو بس توبه شکستند***********آنان که فغانند و هم اینان که خموشند
بستند
اگر دیده به یاد ِ تو هزاران****************در خواب نرفتند ولی رفته ز هوشند
ناز ِ
تو بنازم که در آیینه ِ چشمم**************ابر ومِه وتوفان همه درجوش وخروشند
آذر به
تو سوگند که زین عشق درین شعر********منظور وطن بود... که یادش نفروشند
اخرین جمله از وصت نامه شاه فقید ( محمد رضا شاه پهلوی )
ولیعهد جوان (علیرضا
پهلوی ) را به مردم ایران و مردم
ایران را به یزدان پاک میسپارم
( خداوند نگهدار ایران باد ) ( نگارنده
شیرزاد صفری )