قتل زنده یاد ستار بهشتی آن چنان نفرتی در ایران و در سطح جهان به وجود آورد که پایوران رژیم مجبور به اجرای نمایششدند.



زینت میرهاشمی


قتل زنده یاد ستار بهشتی آن چنان نفرتی در ایران و در سطح جهان به وجود آورد که پایوران رژیم مجبور به اجرای نمایش

شدند. قتل ستار بهشتی به دلیل شهامت در گفتار و کردارش و به ویژه مصاحبه های افشاگرانه خواهر و مادر وی، از سویی

نمادی از مقاومت و تسلیم ناپذیری در برابر دیکتاتوری شده و از طرفی دیگر شقاوت و بی رحمی رژیم را به نمایش گذاشت.

دادستانی رژیم روز 5 شنبه 2 آذر در برابر فشار بین المللی مجبور به موضع گیری شده و اطلاعیه ای صادر نمود. علیرغم

اعتراف به واردن کردن فشار، حرفهای ضد و نقیض مسئولان پزشک فانونی و گزارش مجلس و سرانجام اطلاعیه دادستانی

ورق پاره های نمایشی هستند که کارگردان آن جایگاه بازیگران را تعیین می کند. اطلاعیه دادستانی اعلام می کند که هیچگونه

دلایلی مبنی بر بیماری که منجر به مرگ شود در ستار نبوده است. در این اعلامیه محتمل ترین علت را «ایراد ضربه یا ضربات

به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی بر اثر شوک» دانسته است.

تعدادی از زندانیان سیاسی که ستار بهشتی را با بدنی مجروح دیده اند به شکنجه وی شهادت داده اند. این زندانیان در زیر فشار و

شکنجه مجدد به دلیل این افشاگری قرار گرفته اند.

صدور اطلاعیه از طرف دادستانی رژیم واکنشی به فشار بین المللی نهادهای مدافع حقوق بشر، اتحادیه اروپا، احمد شهید

و...است. به قتل راساندن زندانیان سیاسی در زیر شکنجه امری رایج در سیاهچالهای جمهوری اسلامی است. همزمان با ستار

بهشتی یک زندانی سیاسی و فعال کارگری به نام جمیل سُویدی در اهواز زیر شکنجه به قتل رسید. زندگی بسیار از زندانیان

سیاسی در زندان در خطر است. این که تعدادی از مامور در یک دادگاهی نمایشی به محاکمه کشیده شوند، جنایت را پاک نخواهد

کرد. عدالت در دستان جنایتکاران معنایی ندارد. بر همین منظر باید امران و فرمان دهندگان این جنایتها به مردم معرفی و در

دادگاهی عادلانه به جُرم آنها رسیدگی شود.