سخنان خرازی و حمایت برادران قاچاقچی از دیپلمات قاچاقچی
(پاسداران): جنجالها بر سر گفتههاي اخير صادق خرازي بالا گرفته است؛ گفتههايي كه باعث شد نزاع لفظي ميان جريان اصلاحطلب شدت بگيرد و هر طرف درگير ديگري را متهم به رفتاري خارج از عرف كند.
ماجرا از آنجا آغاز شد كه صادق خرازي در گفتوگو با هفته نامه مثلث به جريان اصلاحطلبي تاخت. وي در اين گفتوگو كه در روزنامه «جوان» نيز باز نشر پيدا كرد و باعث بازتاب بيشتر آن شد، عنوان كرده بود: «من اصلاحطلبي كه نمادش خارج از كشور باشد و پول بگيرد را قبول ندارم.
اينكه بروند و اتهام بزنند و بد و بيراه بگويند و شانتاژ كنند را قبول ندارم.
كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجيها مذاكره ميكردند و به دشمن گرا ميدادند، من آنها را بهعنوان اصلاحطلب قبول ندارم.
ليستشان را هم دارم و اگر قرار باشد روزي ارائه دهم، ارائه خواهم داد، منتها به سيستم امنيتي نخواهم داد و اگر بخواهم بدهم به مردم ايران ارائه ميدهم كه بدانند اين آقا در دوره اصلاحات با فلان مقام ارشد اروپايي يا فرانسوي يا فلان مقام ارشد امريكايي پنهاني مذاكره كرده و گرا داده است.»
همين گفتههاي وي كافي بود كه خرازي به عنوان سيبل جريان تجديدنظرطلب قرار بگيرد و اتهامات مختلفي را از جانب افرادي كه ضمير اين كلام بودند، دريافت كند؛ اتهاماتي از قبيل اصلاحطلب بدلي تا قاچاقچي نسخ خطي كه اخيراً نيز محمد علي ابطحي از محكومان فتنه 88 به اين جمع پيوسته و اتهام تازهاي را متوجه صادق خرازي كرده است. وي در آخرين پست فيس بوك خود، با ادبياتي سخيف خرازي را به قاچاق اشياي عتيقه متهم كرده و نوشته است: «صادق خرازي در ادامه حرفهاي شيرين و متناقضش گفته كه ليست اصلاحطلباني كه به دشمن گرا ميدادند را در جيبش دارد. از اين شيرين زدنها قبلاً هم در گفتههايشان بود. عبدالله رمضان زاده نيز در اين رابطه نوشته: ليست ديپلماتهاي قاچاقچي نسخ خطي كتابهاي قديمي در جيب كيست، البته قاچاق زير خاكي هم اضافه كنيد راه دوري نميرود. بهترين تلنگر را رمضانزاده براي اصلاحطلبي بدلي ندا داده است. واقعيت ديگر هم اين است كه تقسيم كنندگان شغل در كشور نه تنها با اين تعابير كه اگر كسي بگويد ليست اصلاحطلبان قاتل مظلومان بوسني وفلسطين وافغان راهم در جيب دارد، باز هم در دادن پست افاقه نميكند. حزب نداييهاي خوبي كه واقعاً اصلاحطلب بودند وفقط امكانات نداشتند، در اين موارد نميخواهند موضع بگيرند؟»
همين هجمههاي جريان تجديدنظرطلب باعث شد خرازي روز گذشته در گفتوگويي با روزنامه اعتماد، توضيحات بيشتري در خصوص مصاحبه خود بدهد. اگرچه وي در اين مسير هيچگاه اصل ماجرا را تكذيب نكرد و تنها عنوان كرد: «عين عبارت من در گفتوگو با مثلث اين است: كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجيها مذاكره ميكردند و به دشمن گرا ميدادند، من آنها را به عنوان اصلاحطلب قبول ندارم. از اين جمله صريح نه نسبتي به اصلاحطلبان بر ميآيد و نه اتهامي درباره آنان مطرح شده است. سؤال من اين است كه چرا برخي دوستان اصلاحطلب پس از بازنشر تقطيعشده با تيتر تحريف شده مصاحبهام با روزنامه جوان، فرياد وااصلاحاتا سر دادند؟ چرا طي اين ١٠ روز به اين كشف و شهود نرسيده بودند كه هدف من خيانتكار نشان دادن اصلاحطلبان بود؟! و چرا صبر كردند تا «جوان» اينطور تيتر بزند و آنها تازه فهميدند كه منظور من چه بوده است؟»
حال تأكيد مجدد صادق خرازي بر وجود چنين افرادي، فارغ از آنكه ماهيت سياسي آنها را چه ميداند، بر اين نكته مهر تأييد ميزند كه افرادي از درون دولت اصلاحات با عناوين رسمي با مقامات كشورهاي بيگانه ملاقات و عليه امنيت ملي اقدام كردهاند، بنابراين توضيحات مجدد صادق خرازي نيز تغيير در اصل ماجرا ايجاد نكرده و رسيدگي به اتهامات اين افراد همچنان لازم به نظر ميرسد.
صادق خرازي همانگونه كه تصريح كرده اين جماعت را اصلاحطلب نميداند نه اينكه اصلاحطلب نيستند بلكه وقتي ميگويد من آنها را اصلاحطلب نميدانم يعني « كه آنها خود را اصلاحطلب معرفي كردهاند ولي من آنها را اصلاحطلب نميدانم.» همچنانكه آنان نيز ايشان را اصلاحطلب نميدانند و با بهكار بردن عناويني مانند اصلاحطلب بدلي همواره در پي تخطئه او بودهاند. از اين رو با توجه به اينكه صادق خرازي خود را معتقد به نظام و انقلاب اسلامي ميداند و تاكنون در عمل نيز در همين چارچوب رفتار كرده، لازم است براي جلوگيري از نفوذ چنين افراد خائني در بدنه حاكميت، نام آنها را در اختيار نهادهاي قانوني و امنيتي قرار دهد تا به اتهامات آنان در خصوص اقداماتشان رسيدگي شود.
همين گفتههاي وي كافي بود كه خرازي به عنوان سيبل جريان تجديدنظرطلب قرار بگيرد و اتهامات مختلفي را از جانب افرادي كه ضمير اين كلام بودند، دريافت كند؛ اتهاماتي از قبيل اصلاحطلب بدلي تا قاچاقچي نسخ خطي كه اخيراً نيز محمد علي ابطحي از محكومان فتنه 88 به اين جمع پيوسته و اتهام تازهاي را متوجه صادق خرازي كرده است. وي در آخرين پست فيس بوك خود، با ادبياتي سخيف خرازي را به قاچاق اشياي عتيقه متهم كرده و نوشته است: «صادق خرازي در ادامه حرفهاي شيرين و متناقضش گفته كه ليست اصلاحطلباني كه به دشمن گرا ميدادند را در جيبش دارد. از اين شيرين زدنها قبلاً هم در گفتههايشان بود. عبدالله رمضان زاده نيز در اين رابطه نوشته: ليست ديپلماتهاي قاچاقچي نسخ خطي كتابهاي قديمي در جيب كيست، البته قاچاق زير خاكي هم اضافه كنيد راه دوري نميرود. بهترين تلنگر را رمضانزاده براي اصلاحطلبي بدلي ندا داده است. واقعيت ديگر هم اين است كه تقسيم كنندگان شغل در كشور نه تنها با اين تعابير كه اگر كسي بگويد ليست اصلاحطلبان قاتل مظلومان بوسني وفلسطين وافغان راهم در جيب دارد، باز هم در دادن پست افاقه نميكند. حزب نداييهاي خوبي كه واقعاً اصلاحطلب بودند وفقط امكانات نداشتند، در اين موارد نميخواهند موضع بگيرند؟»
همين هجمههاي جريان تجديدنظرطلب باعث شد خرازي روز گذشته در گفتوگويي با روزنامه اعتماد، توضيحات بيشتري در خصوص مصاحبه خود بدهد. اگرچه وي در اين مسير هيچگاه اصل ماجرا را تكذيب نكرد و تنها عنوان كرد: «عين عبارت من در گفتوگو با مثلث اين است: كساني را يادم است كه در دوراني كه سفير بودم با خارجيها مذاكره ميكردند و به دشمن گرا ميدادند، من آنها را به عنوان اصلاحطلب قبول ندارم. از اين جمله صريح نه نسبتي به اصلاحطلبان بر ميآيد و نه اتهامي درباره آنان مطرح شده است. سؤال من اين است كه چرا برخي دوستان اصلاحطلب پس از بازنشر تقطيعشده با تيتر تحريف شده مصاحبهام با روزنامه جوان، فرياد وااصلاحاتا سر دادند؟ چرا طي اين ١٠ روز به اين كشف و شهود نرسيده بودند كه هدف من خيانتكار نشان دادن اصلاحطلبان بود؟! و چرا صبر كردند تا «جوان» اينطور تيتر بزند و آنها تازه فهميدند كه منظور من چه بوده است؟»
حال تأكيد مجدد صادق خرازي بر وجود چنين افرادي، فارغ از آنكه ماهيت سياسي آنها را چه ميداند، بر اين نكته مهر تأييد ميزند كه افرادي از درون دولت اصلاحات با عناوين رسمي با مقامات كشورهاي بيگانه ملاقات و عليه امنيت ملي اقدام كردهاند، بنابراين توضيحات مجدد صادق خرازي نيز تغيير در اصل ماجرا ايجاد نكرده و رسيدگي به اتهامات اين افراد همچنان لازم به نظر ميرسد.
صادق خرازي همانگونه كه تصريح كرده اين جماعت را اصلاحطلب نميداند نه اينكه اصلاحطلب نيستند بلكه وقتي ميگويد من آنها را اصلاحطلب نميدانم يعني « كه آنها خود را اصلاحطلب معرفي كردهاند ولي من آنها را اصلاحطلب نميدانم.» همچنانكه آنان نيز ايشان را اصلاحطلب نميدانند و با بهكار بردن عناويني مانند اصلاحطلب بدلي همواره در پي تخطئه او بودهاند. از اين رو با توجه به اينكه صادق خرازي خود را معتقد به نظام و انقلاب اسلامي ميداند و تاكنون در عمل نيز در همين چارچوب رفتار كرده، لازم است براي جلوگيري از نفوذ چنين افراد خائني در بدنه حاكميت، نام آنها را در اختيار نهادهاي قانوني و امنيتي قرار دهد تا به اتهامات آنان در خصوص اقداماتشان رسيدگي شود.