توجیه تجاوز به دختران زیر ۱۶ سال در گفته های مبلغان دینی در جمهوری اسلامی



توجیه به تجاوز به گفته جوادی آملی “چرایی زودتر رسیدن زنان به سن تکلیف” زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد.



در غیر این ‏صورت ضایع می‏‌شود”. توفیق زن بیش از مرد است زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف بشود، ذات اقدس اله زن را به حضور پذیرفته است”. این یعنی توجیه تجاوز به کودکان دختر زیر ۱۶ سال!این خزعبلات وی توجیه رسمی سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر تجاوز به کودکان دختر زیر ۱۶ سال می باشد. وقاحت و بی شرمی این جانیان حد و مرزی ندارد.
جوادی آملی:اگر کسی به جایی برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا و خدا هم به یاد او ‏باشد، شرافتی نصیب او گردیده است، و زن شش سال قبل از مرد به این شرافت می‏‌رسد. اگر ‏چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از این که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن ‏بخش زیادی از این راه را طی کرده است.
بنابراین هم آن محرومیت‏‌هایی که زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم اینکه شش سال قبل از مرد، بالغه می‏‌شود همه نقص‏‌ها را ‏ترمیم می‏‌کند. بنابراین اگر نقصانی در ایمان باشد و علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران شش ساله را مغتنم بشمارد عظمتی فزونتر نیز ‏خواهد یافت.‏
در این بین یکی از سؤالات مبتلا به قشر جوان ما “چرایی زودتر مکلف شدن دختران نسبت به پسران” می‌باشد! آیا خالق هستی‌بخش تفاوتی بین زن و مرد قائل شده است؟
درباره دلیل زودتر مکلف شدن دختران نسبت به پسران معتقد است: توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل از این که مرد، مکلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن ‏همین که از ۹ سالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی‎ ‎شد، خدا او را به حضور می‏‌پذیرد و با او ‏سخن می‏‌گوید و روزه را بر او واجب می‏‌کند، مناجات‌های او را به عنوان دستور مستحب شرعی ‏گوش می‏‌دهد.
وی اشتغال پیشتر زنان نسبت به مردان به راز و نیاز با خدا را بعنوان یکی از اساسی‌ترین تشرف زن به محضر باری تعالی برشمرد و گفت: آن وقتی که هنوز مرد به عنوان یک نوجوان مشغول بازی است، زن مشغول راز و نیاز ‏و نماز است. شش سال زمینه ‏سازی کردن و از دوران نوجوانی او را به حضور پذیرفتن، نماز را که ‏عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الی‏‌اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضیافتگاه خداوند می‏‌روند، بر زن واجب کردن، اینها همه نشانه آن است که ‏زن برای دریافت فضائل، شایسته‏‌تر از مرد است و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً ‏معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتای مرد است.‏
مرد وقتی پانزده سالگی را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگی شد، ‏شایستگی خطاب الهی را کسب می‏‌نماید و قبل از آن چنین لیاقتی ندارد، زیرا بلوغ زمینه تشرف به ‏مقام عبودیت است.‎
وی در مورد اهمیت پاسداشت سن بلوغ و تشرف دانستن این مرحله با استناد به مناجات‏‌الذاکرین امام ‏سجاد (صلوات اللَّه علیه) تصریح کرد: درباره یکی از علمای بنام شیعه ابن طاووس – رضوان اللَّه علیه – نقل شده است که روز بلوغش ‏را جشن گرفت، او وقتی از پانزده سالگی وارد شانزدهمین سال زندگی شد دوستان و آشنایان خود ‏را به شکرانه این که من نَمُردم و سنّ من به حدّی رسید که خدای سبحان با من سخن گفت و از ‏من تکلیف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان‎ ‎تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تکلیفی خدا نیست، و به ‏هنگام بلوغ لیاقت می‏‌یابد که مورد خطاب خدای سبحان واقع شود.
این که این جشن در اسلام ‏مشروعیت دارد و جزو سنن هست یا نه؟ مسأله‏‌ای جداگانه است، کسی به قصد ورودِ سنّت اقدام ‏به برگزاری این مراسم نمی‏‌کند، بلکه این جشن را به شکرانه یک نعمت برگزار می‏‌نماید. و شاید ‏مرحوم سید ابن طاووس زیر پوشش اطلاقات اولیه که هر نعمتی به شما رسیده است حق‏‌شناس و ‏شاکر باشید، این چنین عملی را انجام داده است.
بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل سلوکند می‏‌گویند ما مشرَّف شدیم نه ‏مکلّف، چون زحمت و مشقتی در کار نیست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجات‏‌الذاکرین امام ‏سجاد صلوات اللَّه و سلامه علیه می‌خوانیم «یا من ذکره شرف» ای خدایی که نام تو مایه ‏شرافت است.‏
‎اگر کسی به جایی برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا و خدا هم به یاد او ‏باشد، شرافتی نصیب او گردیده است، و زن شش سال قبل از مرد به این شرافت می‏‌رسد. اگر ‏چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از این که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن ‏بخش زیادی از این راه را طی کرده است.
بنابراین هم آن محرومیت‏‌هایی که زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم اینکه شش سال قبل از مرد، بالغه می‏‌شود همه نقص‏‌ها را ‏ترمیم می‏‌کند. بنابراین اگر نقصانی در ایمان باشد و علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران شش ساله را مغتنم بشمارد عظمتی فزونتر نیز ‏خواهد یافت.‏
‎از آنچه گفته شد روشن می‌شود سِرّ بیان حضرت امیر سلام‏‌اللَّه علیه در نهج‏‌البلاغه که در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبی علیه السلام می‌فرماید« فاِنّ المرأه ریحانه ولیست بقهرمانه ».‏ ‎ ‎یعنی این که زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد، در غیر این ‏صورت ضایع می‏‌شود.
روایتی دیگر نیز از حضرت صادق سلام‏‌اللَّه علیه نقل شده است که ‏می‌فرماید:‏ ‎ »‎من اتّخذ امرأه فلیکرمها فانّما امرأه أحدکم لعبه فمن اتّخذها فلا یضیّعها».‏ ‎ ‎مراد از لعب در روایت، بازیچه و اسباب‏‌بازی نیست، بلکه یعنی زن ریحانه است این ریحانه را ‏ضایع نکنید. اسلام به اولیای مدرسه و منزل دستور می‏‌دهد که به دخترها بیش از پسرها رسیدگی ‏کنید.اگر تکلیف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع می‌شود بنابراین اولیای منزل و مدرسه ‏مسؤولیتشان نسبت به دخترها بیش از پسرهاست.