قرارداد ساخت مهندسی سد گتوند بوسیله سپاه پاسداران به وسیله دولت خاتمی و رابطهی خوب وزارت نیروی خاتمی با سپاه پاسداران را میتوان فاجعهبارترین عمل خواند.
سالها از اولین روزی که زمینشناسان به وزارت نیرو هشدار داده بودند که افقهای نمک سازند گچساران را جدی بگیرند، گذشته بود که گروگانگیر سابق که در کابینهی خاتمی وزیر نیرو بود، به همراه رحیم صفوی، پای قرارداد میان وزارت نیرو و سپاه را برای ساخت سد گتوند امضا کردند. سپاه، سهم خود را از دولت خاتمی میگرفت و مطابق برنامه تدوین شده از سوی یاران بیطرف، سد بایستی با اعتبار ۲۰۶ میلیارد تومانی ساخته میشد.
امروز دیگر بسیاری از مردم از این فاجعهی ملی خبر دارند، اما نمیدانند که دولت اصلاحات بود که کار ساخت سد را به سپاه سپرد. با این حال، نقش شرکتهایی مثل آب و نیرو، مهاب قدس و صدها گروه و شرکت و پیمانکار دیگر را نمیتوان نادیده گرفت.
اگر سپاه، سد را در نقطهای زد (که امروز میدانیم جای غلطی هم هست) که بر اساس خواست وزارت نیرو و تشخیص مشاورانش بوده است، مسوولیت نهایتا گردن کیست؟ چرا قرارگاه خاتمالانبیا مشخص نمیکند که با وجود تذکرهای دریافت شده در سالهای ۸۳،۸۴، ۸۸ و ۹۰ در باره وجود افق بزرگ نمکی که میتوانست در مخزن سد تدریجا حل شود، به آب و نیرو و وزارت خانه تذکر نداده است؟ امروزه میدانیم که بیشتر از سه میلیارد دلار برای ساختن سد هزینه شده است. و باز هم میدانیم که توقف ساخت سد، خوزستان را با موقعیت امروزیاش روبهرو نمیکرد. چرا کارشناسان سپاه پاسداران تذکرها را جدی نگرفتند و عملیات را تا رفع مشکل و تعیین تکلیف توده بزرگ نمک متوقف نکردند؟
یک منبع به خودنویس میگوید که برای سپاه و شرکتهایش از جمله سپاسد، داشتن پروژههای عظیم اهمیت دارد که معمولا به خاطر طولانی شدن، پول و اعتبار بیشتری هم به جیب میزند. وقتی عملیات ساخت یک سد عظیم دست سپاه باشد، عملا امکان تحقیق نهادهای مدنی هم محدودتر میشود. اگر فرضا زمینشناسی شک و تردید خود را نسبت به کل پروژه بیان میکرد و گروهی را هم به همراه خویش بالای سر سد در حال ساخت میبرد، معلوم نیست چه آیندهای در انتظار او و همراهانش میبود.
فقدان نظارت بر عملکرد قرارگاه خاتمالانبیا تنها مشکل ماجرا نیست، چرا که روش به نتیجه رساندن ساخت سد از سوی تیم مدیران خط امامی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران (آب و نیرو) چندان مطالعه نشده است. منبع خودنویس مدعی است سفارش توجیه سدهای برای ساخت، به یاران خط امامی دیگر داده شده که گروهی از آنان، یعنی سفارش دهندهها و سفارشگیرندگان بعدها به جبهه مشارکت پیوستند.